راهکار هایی برای اینکه “چطور دیگر به او فکر نکنید”

در طول دوره زندگی‌تان احتمالاً با یک یا دو نفری برخورد داشتید، که احساسات شدیدی را در شما برانگیخته باشند و اکنون نمی توانید آن ها را از فکر خود بیرون کنید.

بیزاری عمیق سبب نشخوار فکری می‌شود بنابراین ممکن است مداوم در ذهنتان به کسی فکر کنید که حتی دیگر تحمل دیدنش را هم ندارید.در هر حال بهتر است اصلاً به او فکر نکنید.

بنابراین باید تصمیم بگیرید بعضی خاطرات را از ذهن خود بیرون بریزید. همان‌طور که شاید متوجه شده باشید تلاش برای دور نگه‌داشتن بعضی افکار خاص تنها سبب بازگشت آنها با شدت و قدرت بیشتر می‌شود و شما را مأیوس و ناامید، از پا درمی‌آورد. این بدان معنا نیست که شما تا ابد محکوم به فکر کردن به کسی هستید. راهکارهای زیر می‌تواند به شما کمک کند نقطه تمرکز خود را از روی آن فرد بردارید.

راهکار توقف فکر کردن درباره دیگری

۱- حدس بزنید چرا به او فکر میکنید.

اگر بارها سعی کرده‌اید و نتوانستید ذهن خود را از فکر کردن به کسی منحرف کنید از خود بپرسید چرا. کاوش مصممانه در این سؤال می‌تواند به شما کمک کند بینشی در مورد اینکه چرا هنوز به این افکار چسبیده‌اید کمک کرده و شاید منجر به پیدا کردن راه حلی بشود.

مثلاً شاید علاقه شدیدی به یکی از هم‌کلاسی‌های خود داشتید اما هیچ‌گاه شانس ابراز این علاقه و دانستن نظر او را نداشتید. و حالا زمان زیادی را صرف تصور این صحنه می‌کنید که این گفتگو میان شما اتفاق افتاده است.

تثبیت تمرکز بر روی امیدهای واهی بسیار رایج است اما اگر هنوز می‌توانید به‌گونه‌ای با آن فرد در ارتباط باشید مثلاً از طریق رسانه‌های اجتماعی یا یک دوست مشترک بهتر است، نظر او را در مورد خود بپرسید. جواب او ممکن است منفی باشد و یا حتی مثبت . در هر دو صورت این کار می‌تواند به شما کمک کند صفحه مربوط به این افکار را در ذهن خود ببندید و به جلو پیش بروید.

۲- بر روی حقایق تمرکز کنید.

افراد معمولاً در احساسات خود دچار افراط و تفریط می‌شوند مخصوصاً زمانی که زمان، خاطرات واقع‌گرایانه را از بین می‌برد. نظر افراد در مورد خوب یا بد، درست یا نادرست تنها تفاوتی جزئی باهم دارد اما سوگیری‌های حافظه می‌تواند احتمال به یادآوردن رخدادها یا ویژگی‌های فردی را به‌صورت بیش‌ازاندازه فوق‌العاده یا فوق‌العاده وحشتناک‌تر از حد طبیعی را افزایش دهد.

این ادراک‌های اغراق‌شده می‌تواند فضاهای خالی ذهن شمارا کاملاً پرکرده و پیشروی را برایتان سخت‌تر کند. شما باید خاطرات خود را به حوزه حقایق بازگردانید و با آن‌ها مبارزه کنید.

به‌جای اینکه فکر کنید “او خیلی بی‌نقص بود. من هیچ‌وقت کسی را مثل او ندیده بودم” از خود بپرسید چه چیزی او را جذاب کرده بود. پیدا کردن نکاتی که شما را جلب کسی کرده است می‌تواند به شما کمک کند بفهمید که پیدا کردن این مشخصات در خیلی‌های دیگر هم کار چندان سختی نیست.

شواهدی را برای حمایت یا رد احساسات آرمانی خود بیابید مثلاً:”او هیچ‌گاه من را مأیوس نمی‌کند”،” او همیشه می‌داند چه باید بگوید”، یا  برعکس”او خیلی وحشتناک است. تنها کاری که می‌خواهد بکند این است که من را بدبخت کند”. زمانی که وقت می‌گذارید تا خاطرات خود را وارسی کنید احتمالاً چند خاطره‌ای را خواهید یافت که دیدگاه شما را به احساسات واقع‌گرایانه‌تر کند.

نگاه واقع گرایانه تری به شرایط داشته باشید. اگر نمی‌توانید از ظنی را که به دوست خود دارید رهایی یابید و  فکر می‌کنید که او می‌خواسته عمدا به شما آسیب برساند، سعی کنید توضیح دیگری برای رفتار او بیابید. شاید در آن زمان او اوقات بدی را پشت سر می‌گذاشته است. شاید او با همه به همین تندی برخورد می‌کند. با بازبینی عواطف خود می‌توانید مانع از شخصی کردن مسائل شوید که مواجه با آن‌ها و کنار گذاشتنشان را آسان‌تر می‌سازد.

۳- به‌جای انکار بپذیرید.

اگر به نظر می‌رسد نمی‌توانید جلوی ذهن خود را بگیرید و به شخص خاصی فکر نکنید سعی کنید آن افکار را به‌جای انکار بپذیرید. این به نظر کاملاً غیرمنطقی می‌رسد اما این تکنیک واقعاً جواب می‌دهد.

این افکار دوباره و دوباره بازمی‌گردند چون شما هنوز نتوانستید واقعیت شرایط را بپذیرید. عشق یک‌طرفه، تحقیر شدن، برخورد غیرمنصفانه، یک کینه‌توزی قدیمی ساده همه این‌ها می‌توانند فشار روحی زیادی را به شما وارد نمایند و شما طبیعتاً به خاطر محافظت از خود سعی در انکار آن‌ها دارید.

شما نمی‌توانید این درد را تا ابد مداوما از خود دور کنید اگرچه زمانی که نهایتاً با خود تصمیم بگیرید که با آن مواجه شوید از شدت تأثیر نامطلوبی که بر شما داشته‌اند شگفت‌زده خواهید شد.

پرتاب کردن افکارتان به درون یک جعبه در ذهن و قفل‌کردن آن سبب می‌شود که برایتان ممنوعه به نظر برسد. پذیرش آن‌ها و شرایط اطراف آن‌ها می‌تواند به شما کمک کند از فشارهای روحی منفی به نفع خود بهره ببرید. این جعبه را باز کنید و از فشار و نیاز فوری برای پذیرششان بکاهید.

۴- از مدیتیشن استفاده کنید.

مدیتیشن راهی مؤثر برای تمرین کنکاش و پذیرش افکار ناخواسته است. تمرین مداوم مدیتیشن می‌تواند به شما بیاموزد که با افکار خود تنها بنشینید و زمانی که با کنجکاوی و هم دردی شاهد آن‌ها هستید از قلب و ذهن شما عبور کنند.

بیشتر بخوانید: ۱۰ دلیل برای سحر خیز بودن

۵- بر روی کاغذ یادداشت کنید. (ژورنالینگ)

مدیتیشن شاید برای همه مؤثر نباشد بنابراین اگر این کار برای شما عملی نبود دلسرد نشوید. راهکارهای دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند به شما در کنکاش و پذیرش افکارتان در مورد دیگران و خلاص شدن از شر آن‌ها کمک کند.

خاطره‌نویسی یکی از این راهکارها است. بسیاری از افراد این کار را در زمان نوجوانی انجام می‌داده‌اند اما خاطره‌نویسی می‌تواند در هر سنی در هر مرحله‌ای از زندگی مؤثر واقع شود. در زمان خاطره نوشتن می‌توانید فضایی خصوصی داشته باشید برای ابراز ناامیدی‌ها و برخورد با احساساتی که ابزار آن‌ها برایتان مشکل است. شاید حتی با این کار راحت‌تر بتوانید دلایل بالقوه پشت افکار سمج را بیابید.

برای برخی خاطره‌نویسی تصفیه‌کننده روان است. آسایشی که از نوشتن افکار سخت حاصل می‌شود می‌تواند به شما این حس را بدهد که آن‌ها را در مکانی باقی گذاشته‌اید و دیگر مثل باری بر دوش شما سنگینی نمی‌کند.

۶- چیزی مثبت برای منحرف کردن حواس خود بیابید تا دیگر فکر نکنید.

منحرف کردن حواس اگر درست استفاده شود، می‌تواند به شما در مدیریت فشارهای عاطفی کمک کند.زمانی که سعی می‌کنید آسایشی موقتی از افکار ناخوشایند یا ناراحت‌کننده بیابید، منحرف کردن حواس می‌تواند یک ابزار فوق‌العاده باشد.

منحرف کردن حواس همچنین زمانی مؤثر است که شما نمی‌توانید کاری برای تغییر شرایط آزاردهنده خود انجام دهید. بااین‌وجود پرت کردن حواس نباید جایگزین  پذیرش و خود کاوشی شود. برای حل افکار تکرارشونده باید آن‌ها را از ریشه بررسی کنید. به‌طور خلاصه، تا جایی که پرت کردن حواس، سبب انکار عواطف و تجربیات نشود می‌تواند به‌عنوان یک راهکار مؤثر کوتاه‌مدت مفید باشد. بهتر است برای پرت کردن حواس یا جهت‌دهی مناسب به افکارتان تلاش کنید. اجازه دهید حواستان هرجایی که دلش می‌خواهد سیر کند.

چند کار مفید که می‌تواند حواس شمارا از مسئله پرت کند عبارت‌اند از:

  • خواندن کتاب
  • گوش دادن به موسیقی
  • دیدن فیلمی که به آن علاقه دارید
  • صحبت کردن با یک دوست
  • پیاده‌روی کردن
  • روی خود شناسی کار کردن

اگر می‌خواهید ذهن خود را از کسی که زمانی به او علاقه داشتید و یا خیانت یک دوست منحرف کنید، می‌توانید بر روی یک فرد بسیار مهم تمرکز کنید یعنی خودتان.

گاهی خود کاوشی می‌تواند افکار شما را از کسی که دیگر نمی‌خواهید به آن فکر کنید منحرف نماید. همچنین می‌تواند تمرکز شما را به اوقات فراغت و تفریحات، علایق فردی و چیزهای دیگری که به زندگی شما معنا می‌دهد بازگرداند. شما می‌دانید که معمولاً وقتی در دام عشق گرفتار می‌شوید این چیزها اغلب به کنار رانده می‌شوند.

خود اکتشافی مخصوصاً در موردی که  عشق شما یک‌طرف بوده است بسیار خوب جواب می‌دهد. هر چه بیشتر به خود متصل شوید بیشتر متوجه می‌شوید که آن فرد کاملاً نمی‌توانسته نیازهای شمارا برآورده سازد و یا با روی‌ای‌ای شما برای آینده جامه عمل بپوشاند.

مقاله مرتبط: روزی ۱۰۰۰ گام اضافه تر به طول عمر شما می افزاید

۷- برای نیازهای خود اولویت قائل شوید.

باور به اینکه به کس دیگری نیاز دارید حرکت روبه‌جلو را مشکل می‌سازد. اگر خود را متقاعد کنید که بدون دیگری نمی‌توانید کاری را از پیش ببرید برداشتن گام‌های سالم برای رسیدن به اهداف به‌تنهایی حقیقتاً به یک چالش تبدیل می‌شود.

سعی کنید از خود بپرسید:

  • او چه کاری می‌توانست برای من انجام دهد؟
  • آیا آن کار را من می‌توانم خودم هم به تنهایی انجام دهم؟
  • اگرنه به چه وسیله دیگری می‌توانم آن نیاز را برآورده سازم؟

پاسخ‌های شما می‌تواند به شما در شناسایی مسیری روشن‌تر به سمت جلو کمک نماید. به یاد داشته باشید، هیچ‌کسی نمی‌تواند همه نیازهای شما را برآورده سازد اگرچه دوستان و شرکای زندگی می‌توانند نقش مهمی در حمایت عاطفی داشته باشند.

۸- فاصله را رعایت کنید.

ایجاد کمی فاصله میان خودتان و اشخاص دیگر می‌تواند به جهت‌دهی موفق و مجدد افکارتان کمک نماید. همان‌طور که از قدیم گفته‌اند: از دل رود هر آنکه از دیده رود.

اگر نمی‌توانید به‌صورت کامل از او اجتناب کنید این راهکارها می‌توانند کمک‌کننده باشند:

او را در رسانه‌های اجتماعی دنبال نکنید و پروفایل او را باز نکنید و از دیدن صفحات او خودداری کنید.

اگر گروه دوستان مشترک دارید تماس‌های خود را تا مدتی محدود کنید..

تماس گرفتن و ارسال پیام را قطع کرده و تماس‌هایتان فقط در حد طبیعی و معمول باشد.

۹- همه‌جا حاضر باشید.

ذهن آگاهی، یا آگاهی از خود، می‌تواند بهزیستی شما را به شیوه‌های مختلفی بهبود دهد. در زمان حال و در زندگی روزمره ماندن می‌تواند روابط شما را با دیگران بهبود دهد. همچنین می‌تواند خودآگاهی شما را ارتقاء داده و تأثیری مثبت بر سلامت عاطفی شما داشته باشد.

زمانی که با آگاهی ذهنی زندگی می‌کنید با لحظات در حال گذر هماهنگی بیشتری دارید بنابراین راحت‌تر می‌توانید افکار چرخشی را متوقف کنید و توجه خود را به کارهایی که باید انجام دهید متمرکز کنید.

ذهن آگاهی به‌راحتی با گام‌های زیر ممکن می‌شود:

  • از پنج حس خود استفاده کنید.
  • مانع از پرسه زدن حواس خود شوید.
  • بر روی تنفس خود تمرکز کنید.
  • به خود فرصت دهید.

صبر کردن هم آسان‌ترین و هم سخت‌ترین کار ممکن است. قطعاً کاری غیر از زندگی کردن در هرروز ندارید. بااین‌وجود زمانی که می‌خواهید اتفاق خاصی بیفتد انگار زمان اصلاً نمی‌گذرد. شاید این ایده که گذر زمان از شدت درد و افکار شما می‌کاهد به نظرتان مسخره بیاید اما زمان کار خود را می‌کند.

بالاخره روزی خواهد رسید که باید برای به خاطر آوردن کسی که زمانی از فکرتان بیرون نمی‌رفت، به خود فشار بیاورید. اگرچه این روند ماه‌ها طول خواهد کشید.

دکتر رضا اسدی

۱۰- سعی کنید ببخشید.

زمانی که کسی به شما بی‌احترامی کرده باشد به‌راحتی دچار فشار روحی می‌شوید. ممکن است بارها و بارها یادآوری و حتی قضاوت نادرست بکنید، بر روی درد خیانت تمرکز کنید و فکر کنید که هر کاری را برای جبران این خیانت انجام خواهید دارد. بااین‌وجود پیگیری این مسیر تنها باعث ایجاد حس بدبختی و ناامیدی بیشتر می‌شود درحالی‌که بخشش راه معتبرتری برای التیام است.

در اینجا یک‌چیز در بخشش هست که همه متوجه آن نمی‌شوند: بخشش بیشتر برای خود شما است نه دیگری. بخشش سبب می‌شود بی‌احترامی های دیگران را نادیده بگیرید و بنابراین با قلبی سبک‌تر و روحی آرام‌تر به مسیر خود ادامه دهید.

زمانی که به خاطر بیاورید که هرکسی می‌تواند اشتباه کند و در پس بسیاری از این اشتباهات نیت بدی وجود ندارد بخشش راحت‌تر می‌شود.

۱۱- با یک درمانگر مشورت کنید.

اگر راهکارهای گفته‌شده در بالا نتوانست به شما در توقف فکر کردن به فردی کمک کند حمایت حرفه‌ای می‌تواند گام بعدی باشد. یک درمانگر نمی‌تواند جلوی پرواز ذهن شما را بگیرد اما می‌تواند راهنمایی‌های مناسبی برای کنکاش دلایلی را که چرا در این امر پیشرفتی نداشته‌اید ارائه دهد.

در درمان می‌توانید راه‌های مؤثری برای به چالش کشیدن افکار ناخواسته بیابید، ذهن آگاهی را تمرین کند و دیگر مهارت‌های مؤثر سازگاری را بیاموزید. دارید سعی می‌کنید کسی را ببخشید اما نتوانسته‌اید؟ یک درمانگر می‌تواند در این رابطه نیز به شما کمک نماید.

حرف آخر

ذهن مکانی پرنیرنگ است. همیشه به‌گونه‌ای به شما پاسخ می‌دهد که خود می‌خواهید. گاهی فکر می‌کنید ذهنتان خود هر کاری می‌خواهد انجام می‌دهد. این امر مخصوصاً زمانی که سعی دارید کسی را فراموش کنید و هر چه به خود فشار می‌آورد باز در رأس تفکراتتان قرار دارد می‌تواند ناامیدکننده باشد.

افراد دیگر می‌توانند بر شما عمیقاً تأثیر بگذارند چه خوب و چه بد. زمانی که آن‌ها شما را ناامید می‌کنند تمرکز بر روی اتفاقی که افتاده کار راحتی است اما هر آنچه را که می‌تواند به کنار گذاشتن این افکار و بازیافتن آرامش ذهنی‌تان به شما کمک کند را بپذیرید.

ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است