اختلال بازی و یا اعتياد به بازی های ويدئويی

ايده اعتياد آور بودن بازيهای ويدئويی قطعا چيز جديدی نيست. اما با توجه به شيوع بازيهای ويدئويی در زندگی ما، سازمان بهداشت جهانی دقت نظر بيشتری بر افرادی داشته كه به گونه ای وابسته به بازی های ويدئويی هستند كه تاثير منفی بر زندگی شان مشهود است. در این راستا مفهمومی به نام ” اختلال بازی ” توسط سازمان بهداشت جهانی مطرح می شود که در ادامه به آن میپردازیم.

اختلال بازی و یا همان اعتیاد به بازی های ویدئویی

آيا انجام بازی های كامپيوتری يك اختلال است و آيا جای نگرانی دارد؟

سازمان بهداشت جهانی در پيش نويس جديد طبقه بندی بين المللی بيماری ها برای اولين بار با نام مشكل “اختلال بازی” به اين نكته پرداخته است. تعريف ارائه شده در اين پيش نويس توضيح مي دهد كه اختلال بازی چيست و زمانی كه احساس كرديد كسی به بازهای ويدئويی معناد شده است چه كاری بايد انجام دهيد.

تاثيرات منفی اختلال بازی

مسئله اصلی اين است كه بازی چگونه بر زندگی يك انسان تاثير می گذارد. اين مساله را می توان تقريبا برای همه نوع عادت و يا فعاليتی بسط داد. اگر فعاليتی به شما كمك مي كند و واقعا ضرری به ديگران نمی رساند در اين صورت دليلی ندارد كه يك اختلال محسوب گردد. اما اگر به پيش نويس طبقه بندی بين المللی بيماری، نسخه يازدهم، توجه شود دقيقا مشخص شده است كه اين بازيها بر زندگی افراد تاثيرات منفی بسياری دارد.

تعريف مشكل: علائم اختلال بازی چيست؟

سازمان بهداشت جهانی مشكل اختلال بازی را در صورتی می داند كه فرد رفتارهای زير را داشته باشد:

۱- عدم كنترل بر بازی- شروع، دفعات، شدت، طول مدت، خاتمه و بافت بازی

۲- اولويت دادن به بازی به طوری كه ديگر جذابتهای و فعاليتهای روزانه زندگی در وهله بعد قرار گيرند

۳- ادامه دادن بازی و حتی افزايش زمان بازی با وجود مشاهده آثار منفی در زندگی شخصی

ترجمه: علائم اختلال بازی در زبان زندگی واقعی

به زبان ديگر، ۱- اين بازی است كه شما را كنترل می كند نه شما بازی را.۲- بازی شما را از كارهای ديگری كه بايد انجام دهيد باز می دارد. ۳- باز هم به بازی ادامه مي دهيد با وجودی كه مي دانيد به زندگيتان آسيب می رساند.

و در انتها، اين اتفاق بايد در طول مدت يك سال ادامه داشته باشد تا اعتياد محسوب شود مگر در موارد اضطراری. هر كسی ممكن است در مدت زمان كوتاه مجذوب چيزی شود. نمی توانيد الزاما برای اينكه فردی براي مدتی فعاليتی را بيش از حد طبيعی انجام می دهد او را معتاد بدانيد.

در اغلب موارد، افراد مي توانند تصميم بگيرند كه ديگر به آن كار ادامه ندهند، اما اگر اين كار بيش از ۱۲ ماه طول كشيد و فرد متوجه شد كه اين موضوع دارد برايش مسئله ساز می شود در اين صورت می توان آن را يك اختلال ناميد.

شناسايی افراد مبتلا به این مشکل و خاتمه دادن آن

آنچه كه سازمان بهداشت جهانی در اين پيش نويس قصد انجامش را داشته است تعيين مدت زمانی از انجام فعاليت است كه اعتياد محسوب می شود و تعريفی از آن ارائه می نمايد. به طور خاص تر، چندين متخصص دور هم جمع شده و انواعی از غربالگری تشخيصی را تعيين و در نتيجه اين تقسيم بندی را ارائه داده اند.

اعتياد به بازی: آيا نياز به كمك داريد؟

كاری كه ما می توانيم در حال حاضر انجام دهيم اين است كه بر برخی از شاخصهای موجود برای اعتياد اتكا كرده و سعي كنيم برخی از آنها را به بازی های ويدئويی بسط دهيم دقيقا كاری كه برای اعتياد به الكل هم انجام می شود. قطعا اين تعاريف ۱۰۰ درصد نمی تواند درست باشد اما دقيقا می تواند مشخص كند كه آيا شخصی نياز به كمك دارد يا خير.

آيااحساس می كنيد بايد اين كار را كنار بگذاريد؟

  • آيا برای انجام اين بازي ها مورد انتقاد ديگران قرار می گيريد؟
  • آيا هيچ گاه در زمان بازی احساس بد و يا گناه داشته ايد؟
  • آيا زمانی كه صبح از خواب بيدار می شويد و چشمهای خود را باز می كنيد اولين چيزی كه به ذهنتان می رسد بازی های ويدئی است؟

اينها علائم عمومی است كه بايد به دنبال اعتياد بود اما نشانه های ديگری نيز وحود دارد.

  • آيا با وجودی كه سعی كرده ايد اين عادت را كنار بگذاريد اما باز هم حس و حال بدی داريد؟
  • آيا حس می كنيد ارتباطات اجتماعی تان كاهش يافته است- تماس خود را با دوستان و خانواده از دست داده ايد؟
  • آيا عملكرد شما در مدرسه و سركار افت كرده و هيچ توضيح ديگری نمی توانيد برای آن داشته باشيد؟

چرا اختلال بازی امروزه به يك معضل تبديل شده است

از زمانی كه بازيهای ويدئويی به بخشی از فرهنگ ما تبديل شده (تقريبا از ۵ دهه گذشته)، والدين هميشه اين نگرانی را داشته اند كه نكند بازی زياد كودكانشان اعتياد آور باشد اما چه شده است كه سازمان بهداشت جهانی احساس كرده كه بايد به اختلال بازی به صورت رسمی تر به عنوان يك بيماری پرداخته شود؟

در بسياري از مواقع، زمانی كه چيز تازه ای وارد زندگي انسانها می شود، تاثيرش حداقل تا يك سال آينده چندان مشهود نيست. در اغلب موارد سالها تكرار می شود و در طي يك پروسه چندين ساله اثرات مشخص تر می گردد. مردم در دهه ۸۰، شروع به بازی آتاری كرده و ساعتها وقت خود را صرف آن می كردند و به دنبال آن به تدريج بازی های كامپيوتری و ويدئويی ديگری به بازار آمد. بنابراين احتمالا فاكتورهای زيادی در طی ساليان متمادی سبب به فكر انداختن سازمان بهداشت جهانی برای پرداختن جدی تر به اين موضوع شده است.

اين يك مساله عمومی و فراكير است، همه می توانند بازی كنند.

زمانی كه بازيهای ويدئويی برای اولين بار وارد بازار شدند، فقط درصد كمی از مردم می توانستند آن را داشته باشند ولی نه همه. اما روز به روز به تعداد اين گروه افزوده شد و بنابراين با گذشت زمان تعداد بيشتری از مردم توانايی انجام بازيهای ويدئويی را پيدا كردند.

وقتی متخصصان می گويند” ما قبل از اينكه بتوانيم مسئله و يا موضوعی را فرمول نويسی كنيم بايد تعداد زيادی از افراد آن را تجربه كرده باشند” ، بنابراين نمی توان آستانه ای را تعيين كرد كه اگر افراد از آن عبور كنند بتوان گفت دچار اختلال شده اند. اما خودتان هم متوجه می شويد كه اين دهه تعداد كسانی كه بازيهای ويدئويی می كنند بيشتر شده است و داستانهای بيشتری از كسانی را می شنويد كه در نتيجه آن كار خود را از دست داده اند، طلاق گرفته اند و يا عملكرد خوبی در مدرسه ندارند.

بازيهای حرفه ای تر شده اند. از تعدادی از افراد مي شونيد كه می گويند می خواهند به صورت حرفه ای بازی كنند. اين موضوع در گذشته تا حدی هيجان انگيز بود، اما نه تا اين حد. نمی توان گفت هر كسی چنين قصدی دارد دچار اين اختلال شده است، اما امروزه می بينيد كه افراد بيشتری خود و زندگی شان را وقف بازی كرده اند.

بازيها پيچيده شده اند.

بازی ها پيچيده تر شده اند، و هر چه پيچيده تر می شوند، جنبه های بيشتری برای به عمق كشيدن افراد دارا خواهند بود. بسياری از اين بازی ها امروزه تقابلی هستند- می توان در آنها با افراد ديگر حرف زد، می تواند به شما يك نوع حس داشتن يك جامعه را بدهد. اين می تواند مثبت باشد، اما می تواند افراد را بيشتر و بيشتر به عمق خود بكشاند. با پيشرفت تكنولوژی، جاذبه های بازی ها قوی تر شده است.

مسائلی نظير بی تحركی و چاقی نيز در نتيجه آن به مسائل مهمی تبديل شده اند. بازيهای ويدئويی تنها عامل اين مسائل نيستند آنها كمك كننده بوده  و بنابراين بخشی از اين مسئله عمومی محسوب مي گردند.

بازی های ديجيتالی سبب مبهم ساختن حقيقت می شوند

در حالی كه بازی های ويدئویی هميشه اعتيادآور بوده اند، اما نحوه استفاده از آنها امروزه بسيار تغييركرده است و در حال حاضر بازی نكردن كار بسيار سختی است. قطعا تكنولوژی نقش بسزايی در تسهيل استفاده از بازی های ويدئویی داشته است. در ابتدا برای بازی بايد به كلوپ می رفتيد و زمان محدود بود. وقتی كلوپ بسته مي شد بايد به خانه می رفتيد.

بعد از آن، آتاری به بازار آمد كه می شد در خانه هم استفاده كرد اما باز هم مقطعی بود،  نصب و استفاده از آن زمان بر بود و فقط محدود به يك محل خاص می شد. اما امروزه  همه چيز بسيار در هم آميخته شده است و می توانيد هر كاری را در مكانهای مختلف با تلفن هوشمند خود انجام دهيد.

همچنين امروزه بيشتر با كامپيوترهای خود كار مي كنيم. زمان زيادی را صرف خيره شدن به صفحات مانيتور می كنيم و همه چيز با هم تلفيق شده است. سازندگان بازيهای ويدئويی به اين فكر هستند: چگونه می توانند شرايط را برای بازی كردن شما راحت تر سازند.

گرافيك، ويژگی تقابلي بودن و جنبه های شبكه های اجتماعی بازهای مدرن

بازيها امروزه تقابلی تر شده اند. بازی می تواند حقيقتا با شما ارتباط برقرار كرده و بگويد: ” هی، بيا و دوباره بازي كن.” اين مخصوصا زماني اتفاق مي افتد كه با فيسبوك و يا ديگر رسانه هاي اجتماعي لينك مي شويد. اين بازيها مرزها را از بين مي برند.

به نظر مي رسد فردي در پشت بازي نشسته و مي خواهد با شما ارتباط برقرار كند و ديگر به نظر نمي آيد صرف يك بازي است كه هر وقت بخواهيد مي توانيد آن را خاموش كنيد. گرافيك بازي ها هر روزه بهتر مي شود. شخصيتها، با واقعيت مجازي، واقعي و واقعي تر به نظر مي رسند. هر چه شخصيتها به واقعيت نزديك تر مي شوند، اين مرزها بيشتر مبهم می شوند.

اگر كسی مبتلا به اختلال بازی شد چه بايد بكنيم

اگر بدانيم اختلال بازی چيست می توانيم درك بهتری از نحوه شناخت و برخورد با آن داشته باشيم مخصوصا اگر قرار باشد اين دانسته ها را در رابطه با كودكانتان به كار گيريد. عموما، اگر به بچه اي بگوييد حق انجام كاري را ندارد، بيشتر تحريك مي شود كه آن كار را انجام دهد و بيشتر به دنبال آن خواهد رفت.

اگر تشخيص داده شد كه كودكي متبلا به اين اختلال شده است، والدين نگران مي شوند كه ديگران به فرزندشان برچسب بزنند. آيا همه بازيها بد بوده و تاثير منفي دارند؟ الزاما اين گونه نيست. بازيهاي ويدئويي مي تواند تاثيرات مثبت بسياري نيز داشته باشد. مي تواند به هماهنگي ميان دست و چشم، حل مشكل، و ارتباط برقرار كردن با ديگران كمك نمايد.

حتی بازيهايي برای كمك به درمان بيماريهاي مختلف ساخته شده اند. بايد به كودكان كمك شود تصوير كلي تر داشته و خودشان تشخيص دهند كه كم كم دارند به چيزي معتاد می شوند. اين مورد براي مسائل بسياری كاربرد دارد.

دورنما: رفتار كنترل گر چيست؟

شما به عنوان والدين بايد به كودكانتان كمك كنيد بفهمند هر كاري كه انجام مي دهند بايد به گونه اي باشد كه قدرت كنترل آن را داشته باشند. نبايد در موقعيتي قرار گيرند كه فعاليت آنها را تحت كنترل بگيرد. اين علامتي از اعتياد است. شما نمي توانيد چيزي را كنار بگذاريد حتي با وجودي كه مي خواهيد.

شما نبايد بگذاريد در وضعيتي قرار گيريد كه بازي و يا كسان ديگري كه در بازي هستند بگويند كه شما بايد چه كاري را انجام دهيد. لازمه اين امر بالا بردن اعتماد به نفس كودكان است. آنها از فرآيندي عبور مي كنند كه در طي آن دوست دارند مستقل بوده و بنابراين از كسي دستور نمي پذيرند. شما بايد اين اعتماد به نفس را ايجاد كنيد مثلا: “اگر دوست نداري كسي به تو دستور دهد پس نبايد بگذاري كه بازي هم به تو دستور دهد.”

بازی های ويدئويي نبايد جايگزين چيزهایی  شود كه برايشان سودمند است مثل تقابل انسان با انسان.  بازی كردن تنيس در بازيهاي ويدئويی مثل بازی كردن واقعي تنيس در زمين بازی نيست. قرار دادن هر چيزی در جاي خود اهميت بسيار دارد.

پارامترها و مرزها برای بازی كننده های جوان

اگر براي كودك خود پارامتري به عنوان زمان تعيين كرده ايد بايد دقت داشته باشيد كه اين پارامترها نبايد اختياري بوده و بايد پشتش منطقي وجود داشته باشد. نبايد اين گونه به نظر برسد كه شما براي دل خودتان قوانيني را وضع كرده ايد. اگر اين گونه باشد كودك تمرد كرده و در خفا بدون اينكه به شما بگويد بازي خواهد كرد. اگر برايش پارامتر زمان تعيين كرده ايد علتش را برايش توضيح دهيد. مثلا: هر روز ۲۴ ساعت است، هشت ساعت بايد بخوابي، فلان ساعت در مدرسه هستي، زماني را بايد تكاليفت را انجام دهي. حقيقتا چند ساعت برايت باقي مي ماند؟

علائم و علل: آيا مشكل بزرگتری در بازيهای ويدئويی وجود دارد؟

اگر فردی حقيقتا اختلال بازی را تجربه می كند، سوال اساسي اين است كه چرا؟ بايد دقت داشته باشيم كه بازيهاي ويدئويي چه چيزي در پشت خود دارد. گاهي مسئله ديگري وجود دارد. شايد با خود بگوييد: خوب وقتي كسي معتاد به بازي است اگر او را از بازيهاي ويدئويي جدا كنيد خوب مي شود. اما اگر مسئله ديگري پشت آن باشد، راه حل به اين سادگي هم نيست. شايد دوست خوب ندارند و يا در دوست پيدا كردن مشكل دارند، و يا در انجام تكاليف مدرسه موفق نيستند. اعتياد به بازي مي تواند علامت هشدار دهنده اي براي مشكلات ديگر باشد. اگر با چنين مسئله اي مواجه شديد مشكل را صرفا اعتياد به بازي ندانيد. به دنبال ريشه مشكل باشيد، چون اگر مشكل را ناديده بگيريد باز خود را در جاي ديگر و به گونه اي ديگر نشان خواهد داد.

از يك پزشك و يا درمانگر كمك بگيريد

اگر كسي كه دوستش داريد به درجات بالای اعتياد به بازی مبتلا شده و اين موضوع بر زندگی روزمره تان تاثير منفی دارد، بهتر است به دنيال دريافت كمك حرفه ای برای درمان شخصی و يا خانوادگی باشيد.

اگر ديديد كه نمي توانيد اين مسئله را با كسی كه دوستش داريد حل كنيد، پس وقت آن رسيده كه به دنبال كمك حرفه ای باشيد. اول به سراغ يك پزشك عمومي برويد. او مي تواند مسائل ديگر را هم بررسي كرده و شما را به پزشك متخصص روان مناسب ارجاع دهد.

مطلب مرتبط: چگونه علائم اعتیاد به بازی کامپیوتری در کودکان را تشخیص دهیم؟

ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است